فرماندهان
و مسئولین عزیز باید زاهد باشند تا بتوانند دستورالعمل امام صادق «ع» را انجام
دهند. چرا که تنها در پرتو زندگی زاهدانه است که می توان از زرق و برق دنیا درامان
بود. البتّه، «زهد» به معنی گوشه نشینی و کنج خلوت گزیدن و ترک دنیا نیست، زیرا،
این خلاف دستورهای انسان ساز دین مقدّس اسلام است. بلکه، «زهد» به معنی محبّت دنیا
از دل بیرون کردن است چنانکه امیرالمومنین (علیه السّلام) فرموده اند:
«اَلزُّهد
کُلُّه بَینَ کَلمَتین مِنَ القران: قال الله سُبحانَه: لِکَیلا تَأسوا عَلی
مافاتَکُم وَ لا تَفرَحوا بِما اتاکم» « وَ مَن لَم یَأسَ عَلی الماضی وَ لَم
یَفْرَح بِالاْتی فَقَد اَخَذش الزُّهد بِطرفَیه»[1]
زهد
و پارسائی بین دو کلمه از قرآن است. آنجا که خداوند سبحان فرمود: «هرگز بر آنچه از
دستتان رفت، اندوه نخورید و از آنچه به شما رسید، شادی نکنید» و کسی که بر گذشته
افسوس نخورد و بر آینده شاد نباشد، زهد را از دو جهت آن، یعنی: بی اعتنائی به
گذشته و آینده، دریافته است.
در
این صورت است که انسان از ریاست شاد نمی شود. آن را گونه ای ابتلاء و امتحان می
یابد و هرگاه آن را از او بازستانند، غمگین نمی شود. چون به دنیا دل نبسته است و
بدان وابسته نیست. خوش گفته است لسان الغیب که:
«غلام همّت آنم که زیر چرخ کبود زهر چه رنگ تعلّق پذیرد آزاد
است»
پي نوشت
ها:
1]. نهج البلاغه فیض، ص 1291